سرو قد خميده
آثار و اشعار شاعران بر اساس سبک شعری ، متن ادبی و دل نوشته هاي خودم و ...

 

 من همان سرو قد خميده ام

تنه ام ترك خورده و شاخه هايم خشكيده

هماني هستم كه روزي قامتم تا آن سوي آسمان رها شده

كودكان بر شاخه هاي تنومندم ، غرق بازي ، همچون تاب سواري

و عاشقان خسته بر تنه ام ، خاطرات خوش روزگار را به تصوير مي كشيدند

و بزرگان زير سايه ام ، تا پاسي از روز در گوشم نجوا مي كردند

و باغباني پير كه با اشك چشم خويش ، ريشه ام را سيراب مي كرد

اينك  ، همگان خسته شده اند ، همچون خسته دلان

و من نيز از دوري همه آنها پير و فرسوده شده ام

ديگر حتي كودكان ، به هم بازي خويش سر نمي زنند

ديگر عاشقان دل خسته ، خاطرات تلخ خويش را برايم به تصوير نمي كشند

ديگر شايد بزرگي نباشد كه در گوشم نجوا كند

و ديگر اشك هاي باغبان پير ، ريشه ام را سيراب نمي كند

و حال تنها تر از تنها شده ام.

 

 

 





تاريخ : دو شنبه 10 فروردين 1394برچسب:دل نوشته هاي خودم ، سرو قد خميده , | 13:4 | نويسنده : زهره |